معنی حمله در جنگ

حل جدول

حمله در جنگ

کرت


حمله

یرش

ایلغار

آفند

فرهنگ عمید

حمله

یورش،
هجوم در جنگ،
(اسم) (پزشکی) [عامیانه] = صرع
(اسم) (پزشکی) اختلال ناگهانی در یکی از اعضای بدن، مانند قلب یا مغز،
[مجاز] اعتراض یا انتقاد شدید،
* حمله ‌آوردن: (مصدر لازم) هجوم آوردن، یورش آوردن،
* حمله بردن: (مصدر لازم) هجوم بردن، یورش بردن،
* حمله کردن: (مصدر لازم) = حمله بردن

حامل

فرهنگ معین

حمله

(مص ل.) آهنگ جنگ کردن، هجوم بردن، 2- (اِ.) هجوم، یورش، غش (پزشکی)، دفعه. [خوانش: (حَ لِ یا لَ) [ع. حمله]]

(حَ مَ لَ) [ع. حمله] (ص. اِ.) جِ حامل، حمل کنندگان، برندگان.

لغت نامه دهخدا

حمله

حمله. [ح َ م َ ل َ] (ع ص، اِ) ج ِ حامل: حملهالعرش، بردارندگان عرش. (مهذب الاسماء). حمله ٔ قرآن: اشراف امتی حمله القرآن.

فرهنگ فارسی هوشیار

حمله

آهنگ بر دشمن در جنگ

گویش مازندرانی

جنگ

جنگ

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

حمله

آفند، تاختن، تازش، تک، تاخت

کلمات بیگانه به فارسی

حمله

تاختن - تازش

فارسی به عربی

حمله

اندفاع، بدایه، صرع، مخالفه، نوبه، هجوم، هستیریا، وصول

فارسی به ایتالیایی

حمله

aggressione

معادل ابجد

حمله در جنگ

360

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری